استرس شغلى
   
نویسنده : چنگیز ایرانپور
 
 
 
   
 

واژه استرس در نزد متخصصین مختلف معانى متفاوتى دارد. استرس در مفهوم عام آن عاملى است که همواره تعادل فیزیکى و روانى فرد را به هم زده و با ایجاد مشکلات روان تنى و مشکلات روانى کارآیى فرد را در ابعاد مختلف زندگی- شغلى، خانوادگى و اجتماعى کاهش مى دهد. در روانشناسى استرس به معنى تحت فشار روحى و روانى قرار گرفتن تلقى شده است.

در این حالت جسم و روان به تقاضاهاى درونى و بیرونى با فشار پاسخ مى دهند. استرس هنگامى رخ مى دهد که فرد واکنشهاى خود را در مواجهه با محرکهاى درونى و بیرونى ناتوان ببیند که همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانى فرد است. این امر به حدى بوده است که بعضى از محققین مثل هلمز و راهه شدت محرکهاى خارجى (استرسورها) و افزایش کمى آنها را عامل خطرى براى بروز بیماریهاى روان تنى دانسته اند.

در چنین مواردى عواملى از قبیل توانایى مقابله فرد با این محرکها، برداشت ذهنى وى از محرک بیرونى، حمایت اجتماعى و خانوادگى، سن، وضعیت اقتصادى، طبقه اجتماعى و وجود اختلالات روانى در فرد مى توانند تاثیرپذیرى شخص را از استرس کم یا زیاد نمایند.

کار و پیشه به عنوان مهمترین عامل شکل دهنده هویت اجتماعى، منبع تامین کننده زندگى و شکل دهنده روابط اجتماعى، براى هر فرد تلقى مى گردد. چرا که نه تنها افزایش مشکلات شخصی کارآئى فرد را در محیط کارى کاهش مى دهد بلکه با ایجاد اختلال در روابط خانوادگى چرخ معیوبى را دامن خواهد زد. به همین دلیل است که امروزه توجه به محیطهاى شغلى و شرایط کار کارکنان و کارگران امرى است که به منظور بالا بردن کیفیت کار، حفظ سلامت و بهداشت کارکنان و به منظور بهره جویى بیشتر و بهتر از طول مدت سنوات کارى مورد توجه قرار گرفته است.

شناخت و چاره جویى براى عوامل مخرب روانى و فیزیکی- شیمیائى شرایط کارى و ایجاد قوانین و ضوابط جدید همگى در جهت تامین اهداف فوق بوده است. بنابراین جنبه روانى و اجتماعى محیط کار مى تواند سبب آزار فرد بیش از هر چیزى گردد. این موضوع در اغلب مشاغل و شرایط محیط کار صدق دارد به خصوص در مجتمعهاى بزرگ، صنایع و کارخانجات پر رنگ تر مى گردد. شناخت اثرات سوء اختلالات و مشکلات روانى در کیفیت و کمیت کار کارکنان، براى استرسهاى شغلى در کارکنان درمانى و بیمارستانى و شناخت روشهاى مقابله با استرسها و آموزش مهارتهاى لازم براى اینکار مى تواند از کاهش استرسهاى احتمالى و یا کمک به افراد براى مقابله با استرس را به دنبال داشته باشد.

صاحبنظران مختلف معتقدند که در زندگى همه افرادى که داراى شغلى هستند استرس وجود دارد و به گونه هاى مختلف بر آنها فشار وارد مى کند. تحولات شغلى مانند تغییرات سازمانى، تغییرات حقوق و دستمزد، ترفیعات شغلى، کاهش یا افزایش نیروى انسانى و دگرگونیهاى اجتماعى، موضوعهائى هستند که به شکلى بر فرد فشار آورده و او را دچار آشفتگى، نگرانى، تشویش و اضطراب مى نماید، این نگرانیها در مشاغل مختلف متفاوت مى باشد، یعنى بعضى از مشاغل داراى استرس بیشتر و مشاغل دیگر استرس کمترى دارند.

به طور کل مى توان چهار عامل عمده که سبب استرسهاى شغلى مى گردند تعیین نمود :

١- تغییر در مدیریت و سیستم سرپرستى که خود تغییر در سازمان شغلى را به دنبال دارد.

٢- تفاوت بین شکل انجام کار و سیاستهاى کارى.

٣- آگاهى فرد از دوران استراحت و بازنشستگى.

٤- تحول در روند کار در اثر پیشرفت تکنولوژى.


از طرف دیگر، استرسها از جمله استرسهای شغلی مى توانند اثرات تخریبى در اندامهاى بدن داشته باشند. مثلاً استرس حاد مى تواند باعث اسپاسم سم عروق کرونر و مرگ ناگهانى شود. یا اینکه یکى از مهمترین علت از کار افتادگى و مرگ و میر در جوامع غربى بیماریهاى قلبى مى باشد، که فاکتورهاى مهمى در بروز حمله قلبى نقش دارد به طوری که استرسهاى ناشى از کار. استرس مداوم مى تواند موجب آسیب به دستگاه گوارشى، افزایش خون، تغییرات قند خون و موارد دیگر گردد.

مطالعات انجام شده نشان مى دهد که استرسهاى شغلى مى تواند موجب فشار روانى و افزایش آن گردد. همچنین منجر به کاهش تمرکز فکر، حواس پرتى، اختلال در حافظه، تردید در انجام کارها و کاهش قدرت تصمیم گیرى مى شود، و در افراد متعدد منجر به بروز بیماریهاى روانى مى گردد. مطالعات متعددى جهت بررسى استرس شغلى و عوامل مربوط به آن صورت گرفته است. در این مطالعات عواملى مثل شغل فرد، نقش سازمانى فرد، تعارض نقش و ابهام نقش، جریان پیشرفت حرفه اى، روابط حرفه اى، ساختار و جو سازمانى در نظر گرفته شده اند.

جهت اطلاع دقیقتر به نتایج بعضى از این مطالعات در زیر اشاره مى شود. یکى از مطالعات انجام شده در مورد نقش شرایط و جو کار در ایجاد استرس، در امریکا بوده و نشان داده است که شیوه تنظیم یا تدارک اتاقهاى کنترل، به منزله یک عامل تنش زا محسوب مى گردد. در مطالعه اى در مورد کارهایى که در قلمرو کنترل و نگهبانى قرار دارند استرس بر ریتم عصبى - فیزیولوژیکى فرد (یعنى درجه حرارت بدن، مقدار کلسیم، و سوخت و ساز) و هم چنین بر بازدهى ذهنى و انگیزش نسبت به کار، اثر مى کنند.

خطر جسمانى نیز به عنوان یک منبع تنش تلقى مى شود زیرا در حرفه هاى خطرناکى مانند اشتغال در نیروى پلیس، ارتش، معدن، و آتش نشانى، هنگامیکه فرد نتواند خود را شرایط محیط کار تطبیق دهد پاره اى از نشانه هاى مرضى مانند اضطراب، افسردگى، نارضایتى و بیماریهاى جسمانى ممکن است بروز کند. مطالعه انجام شده در امریکا نشان داده است که دو سوم کسانیکه در محل کار یا دفتر خود مورد معاینه قرار گرفتند نشانه هایى از تنش یا استرس را گزارش نمودند.

در مطالعه اى دیگر که با مدیران صورت گرفته حدود ٦٥% از آن مدیران معتقد بودند که شغل آنها بیش از مشاغل عادى تنش زا مى باشد. این مطالعات نشان دادند که عواملى از قبیل مسافرت زیاد، ساعات طولانى کار رویاروئى با تغییرات و مشکلات کارى، اجبار به جبران هزینه هاى مربوط به اشتباهات و خطاهاى کارى، شرایط نامطلوب کارى، تند کار کردن، کار زیاد و طولانى، عدم اطلاع کافى فرد از وظیفه و کارى که بعهده دارد، روبرو شدن با درخواستها و وظائفى در محل کار که به آنها علاقه ندارند، بى تفاوتى کاهش انگیزش کارى و غیبت از کار، شیوه ارتباط با همکاران و سرپرستان، سر و صداى زیاد، نور، نوبت کارى موجب ایجاد استرس شغلى، به خطر افتادن سلامت روانى فرد، ایجاد افسردگى، کاهش اعتماد به نفس، و ناخشنودى از زندگى مى گردد.

مطالعات انجام شده در ایران نیز یافته هاى مشابهى داشته است. بطوریکه یکى از محققان ایرانى، بوجود آمدن استرس در محل کار را ناشى از محروم شدن از پاداش و ترفیع، تعارض حرفه اى یا شخصى با همکاران، استفاده از تکنولوژى، قوانین و مقررات و بخشنامه ها و راهبردها و انتظارات مدیران، عدم توانائى انجام وظائف محوله مى دانند (شهرام رحمی). در ذیل به خلاصه اى از نتایج چند مطالعه که در مراکز بهداشتى درمانى و آموزشى پرورش صورت گرفته است اشاره می شود. ملاحظه مى شود که اکثر یافته هاى فوق در مطالعات داخلی نیز بدست آمده است.

بطور مثال در مطالعه ملکوتى و همکاران (١٣٧٣) با کارمندان ادارى و درمانى دانشگاه علوم پزشکى زاهدان نشان داده شد که استرس شغلى بالاتر با اضطراب و افسردگى بیشترى همراه است، کارکنان درمانى استرس شغلى بیشترى نسبت به کارکنان ادارى داشتند. این محققین نتیجه گیرى نمودند که استرس شغلى تاثیر مستقیمى بر پیدایش مشکلات روانى دارند. اینان معتقدند که وقتیکه فرد همواره از وقوع احتمالى اشتباه در کار در اضطراب و تشویش دائم بوده و فکر مى کند که نمى تواند مشکلاتش را با مسئولین بالاتر مطرح نماید، اعتماد به نفس خویش را در انجام وظایف محوله از دست داده و در پى احساس حقارت دچار افسردگى مى گردد، که آن نیز به نوبه خود بر چرخة معیوب استرس شغلى و کاهش کارایى دامن خواهد زد.

تداوم این چرخه مى تواند به مرور باعث فرسایش توانائیهاى روانى و جسمانى کارکنان گردیده و پس از مدتى به اختلالات عصبى - روانى پایدار منتهى مى گردد.

مطالعه ای مشابه در بیمارستانهاى شیراز نیز حاکى از سلامتى روانى کمتر و استرس شغلى بیشتر مى باشد، همچنین استرس شغلى در کارکنان مجرد بیشتر بوده است. این محققین عوامل موثر در استرس شغلى کارکنان دانشگاه شیراز را موارد زیر برشمردند:

تحت فشار بودن براى انجام کار، انجام دو کار بطور همزمان، انجام کار در روزهاى تعطیل، مغایرت نیازهاى شخصى با نیازهاى سازمان، عدم درک مشکلات کارکنان از سوى مدیریت، زیاد بودن حجم کار، اعمال روشهاى ضد و نقیض، عدم مشاوره سرپرستان با کار کنان در مورد تغییرات شغلى (هاشم زاده و همکاران ٧٩).

در مطالعه اى در دانشگاههاى علوم پزشکى تهران (ویسى و همکاران ٧٩) نتیجه گیرى نمودند که استرس شغلى باعث خشنودى شغلى کمتر مى گردد، و استرس شغلى بالاتر سلامتى روانى کمتر را به همراه دارد. اما کسانیکه سر سختى روانى بالاترى داشته باشند سلامت روان و خشنودى شغلى بهترى خواهند داشت.

در مورد شغل معلمی نیز مطالعاتى صورت گرفته و نظریات زیادی ارائه شده است. بطور مثال کایریاکو و ساتکلیف (١٩٨٧) دو نوع عمده پاسخ در معلمان را ذکر مى کنند.

اولین پاسخ ناکامى است که با سردرد، اختلالات معده، آشفتگیهاى خواب، فشار بالا، کهیر پوست و افسردگى همراه مى باشد. پاسخ دوم نیز اضطراب شدید است که ممکن است همراه با تیک چشم، کهیر عصبى پوست، از دست دادن صدا و از دست دادن وزن بدن بیانجامد.

بر همین اساس در مطالعه انجام شده با تقاطع ابتدائى و راهنمائى شهر شیراز (رضائى ١٣٧٠) نتیجه گرفتند که یک چهارم معلمان استرس شغلى بالا را تجربه مى کنند و معلمهاى مرد نیز نسبت به زنها استرس بالاترى داشتند. در مطالعه دیگرى که در مورد معلمهاى مقاطع ابتدائى و متوسطه تهران صورت گرفت (وفائى ٧٩)، نشان داده شد که معلمهاى مقطع ابتدائى استرس بالاترى داشتند و منابع مهم استرس شامل:

عدم رسیدگى به شرایط اقتصادى و رفاهى فرهنگیان، برخورد نبودن فرهنگیان از شان و منزلت اجتماعى لازم، تبعیض بین حرفه معلمى و سایر حرفه ها از لحاظ حقوق ماهیانه، و وجود شغل دوم در معلمها بوده است،

با توجه به مطالعات و نظریات محققین و کارشناسان مربوطه محیط کارى توام با آرامش، انگیزش و رفاه نسبى مى تواند نقش به سزائى در سلامت روان و طول عمر بیشتر افراد، سازمان ها و جوامع داشته باشد که باید مورد توجه خاص قرار گیرد. هنگامیکه کار بر اساس علاقه و از روى آگاهى و متناسب با شرایط روانى فرد انتخاب مى شود بر کارآیى و بهره ورى وى مى افزاید.

رضایت از کار، رضایت از مدیریت و روابط حاکم، احساس امنیت شغلى، احساس مالکیت از جمله نیازهاى روانى موثر در کیفیت روحى و روانى کارکنان است که وجود آنها موجب بهره ورى وارتقاء تولید و کیفیت مى گردد.

 
     
 

:نظر خود را در مورد اين مطلب اعلام نماييد
( 48  رای )
 
بی استفاده کم استفاده متوسط مفید خيلی مفید
 
     
 
 
   
 
 
© Copyright 2009 Ravanyar Clinic. All Rights Reserved.