ta
 
 
   
 
 
علل اصلی استرس چیست؟
 

بسیاری از مردم در زندگی روزانه  خود دچار استرس می‌شوند و اغلب عوامل استرس‌زا برای همگان یکسان است. برخی افراد، از روی طبیعت یا عادت، در مقابل استرس حساس‌تر و آسیب‌پذیرترند و یا به عبارت دیگر، چیزی که دیگران با آن به راحتی کنار می‌آیند، آن‌ها را دچار استرس می‌کند. براساس پژوهش‌هایی که صورت گرفته و نیز آمارهای به دست آمده، موضوعات زیر در اکثر مردم باعث تولید استرس می‌شود:
  • شغل و محیط کار
  • مسائل مالی
  • روابط فردی
  • فرزندان
  • جر و بحث‌های روزانه/ مشغولیت زیاد
 
 
آیا رابطه‌ای بین استرس و نازایی وجود دارد؟
 

با وجودی که داستان‌های زیادی پیرامون علل نازایی وجود دارد امّا این که استرس نیز می‌تواند یک عامل آن باشد صحت دارد. مطالعات جدید نشان داده است که بین استرس و نازایی رابطه‌ای وجود دارد، هم به عنوان علت آن و هم به عنوان معلول آن.

  • استرس به طرق مختلف بر روی بدن تأثیر می‌گذارد که یکی از آن‌ها تغییر در ساختمان شیمیایی اعصاب است. این تغییرات شیمیایی می‌تواند بر بلوغ و آزاد کردن تخمک‌ها تأثیر بگذارد. استرس همچنین می‌تواند باعث اسپاسم (انقباض عضلانی)در لوله  رحم شود و بر ایجاد نطفه تأثیر بگذارد. در مردان، استرس می‌تواند بر روی تعداد نطفه (اسپرم) و قدرت باروری موثر باشد. استرس می‌تواند به اختلال عملکرد جنسی نیز بیانجامد. همه  این‌ها البته می‌تواند عامل نازایی باشد.
  • نازایی نیز می‌تواند باعث تولید استرس گردد. ناتوانی در به دنیا آوردن کودک، فرایند ریشه‌یابی مشکل، و روش‌های درمانی که غالباً دردناک و ناراحت کننده‌اند می‌تواند به افسردگی و اضطراب شخص نازا بیانجامد. یک مطالعه نشان می‌دهد که 40٪ زنانی که درگیر مسأله نازایی بوده‌اند دچار افسردگی و اضطراب نیز شده‌اند. این نسبت در مورد زنانی که دچار بیماری‌های قلبی و سرطان هستند نیز یکسان است. استرس بر اثر آزمایش‌های نازایی و درمان آن و نیز اضطراب ناشی از خود این مساله به وجود می‌آید.
 
 
فرق بین روان‌شناس، روان‌پزشک و روان‌کاو چیست؟
 


روان‌شناس، فردی است که تحصیلات خود را از مقطع لیسانس شروع می‌نماید و در مقاطع فوق‌لیسانس و دکتری ادامه می‌دهد. روان‌شناسی رشته‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها روان‌شناسی بالینی و روان‌شناسی شخصیت می‌باشد. این افراد کارهای درمانی را در طی دوران تحصیل آموزش می‌بینند که شامل درمان‌های غیرداروئی است. ضمناً در درمان نیز انواع مختلف رویکرد و مکاتب وجود دارد که هر فردی با توجه به گرایش خود از آن رویکرد استفاده می‌نماید. مثلاً روان‌کاوی، رفتاردرمانی، شناخت درمانی، رفتاردرمانی شناختی و موارد دیگر. این افراد و یا هر فرد دیگری که کار درمانی غیرداروئی انجام می‌دهد به عنوان روان‌درمانگر محسوب می‌شوند.

روان‌پزشک، فردی است که پس از اتمام دوره پزشکی عمومی یک دوره تخصصی 3 ساله روان‌پزشکی را طی می‌کند و پس از آن به عنوان روان‌پزشک محسوب می‌گردد. در طی دوران آموزش این افراد، تاکید اصلی بر درمان‌های داروئی می‌باشد و در کنار آن و با توجه به گرایش دانشگاه، آموزش‌های محدود درمان‌های غیرداروئی را هم طی می‌کنند که البته گرایش فرد می‌تواند آن را وسیع‌تر کند.

روان‌درمانگر روان‌شناس و یا روان‌پزشکی است که کار درمان غیرداروئی را انجام می‌دهد اما روان‌کاو روان‌درمانگری است (روان‌شناس و یا روان‌پزشک) که دوره روان‌کاوی را طی کرده (پایه‌گذار این مکتب فروید بوده است) و از این شیوه در روان درمانگری استفاده می‌نماید.
 
 
هنگام مراجعه به پزشک داروی ضد افسردگی برای من تجویز شده است در حالیکه من اضطراب دارم. چرا؟
 

تقریباً همه بیماران افسرده از علائمى مثل اضطراب ، دلشوره ، نگرانى ، تحریک پذیرى ، تند خویى ، کم حوصلگى ، عدم تحمل دیگران و واکنش بیش از معمول به سرو صدا رنج مى برند که بدلیل اضطراب آنها است .

بهرحال وقتى علائم اضطرابى در کسى پیدا شود که هم زمان از افسردگى قابل ملاحظه اى رنج مى برد ترجیحاً تشخیص افسردگى را براى او مطرح مى کنیم و اضطراب او را جزئى از علائم افسردگى منظور مى کنیم به عبارت دیگر با بهبود افسردگى اغلب علائم دیگر بیمارى مثل اضطراب بى خوابى و یا بى اشتهایى نیز بهبود خواهد یافت .

از طرفى اضطراب علامت نسبتاً ثابتى در کلیه اختلالات روان پزشکى است و دلیل پویایى آن این است که همه علائم رفتارى از قبیل تندخویى ، افسردگى ، حواس پرتى ، عدم تمرکز ، پرخوابى ، پرحرفى ، پرخاشگرى ، بدبینى ، یاس و نومیدى و غیره براى کاهش دادن اضطراب درونى است وقتى اضطراب پیدا مى شود براى فرار از آن یا تسکین آن به رفتارهایى که انوع دفاعهاى روان آدمى براى حفظ تعادل درونى است مثل مواردى که ذکر شد پناه مى بریم .

اضطراب در واقع ترسى است موهوم ترس غیر عادى از موضوعى مبهم و معمولاً ناچیز ترس از مواجهه با احساسات و افکار درونى تر خویشتن یا واقعیت بیرونى که گاهاً با همه تلاشهاى آگاهانه یا نا آگاهانه ، سازنده یا غیر انطباتى که بکار مى بندیم باز هم قادر به کنترل آن نیستیم و لذا همراه با علائم دیگر رفتارى اضطراب هم وجود دارد .

به بیان دیگر اضطراب تظاهر عمده عدم تعادل درونى آدمى است و علائم، دیگر پوششهایى است که براى تسکین تشویش خاطر انسان است .

بهرحال امروزه علیرغم جالب بودن چون و چرایى علائم رفتارى و روانى انسان براى قابل فهم تر بودن و هم صدایى بین متخصصین بر حسب تظاهرات رفتارى اشکار و علائم تشخیص زودگذر صورت مى گیرد و لذا وقتى علائم افسردگى بارز مى شود براى اضطراب همراه تشخیص اضافه ترى منظور نمى شود .
 
 
علائم افسردگى فصلى چیست ؟
 

میلیونها نفر از مردم از بیماری روحی رنج می برند که با ( ریشه ) بیولوژیکی در بدن در خلال فصلهای زمستان و آخر پاییز یک نوع حالت دلسردی و غم را تجربه می کنند . دل به هیچ کار مثبتی نمی دهند ، کتاب نمی خوانند و اصولاً فعالیتهای روزانه آنها را قانع و راضی نمی کند .

مشکلات عمده دیگر آنها کاهش بهره دهی روزانه در کار آنها و کاهش ارتباط با دوستان و فامیل است .

بعضی از علائم افسردگی فصلی « فیزیکی » می باشد.

مردم دچار اشتهایی کاملاً متضاد با فصل تابستان و بهار هستند و حالت گرسنگی عجیب و غیر قابل کنترلی نسبت به شیرینی ، غذای نشاسته دار، شکلات و نان پیدا می کنند . این عدم تعادل در خوابیدن و برخاستن از خواب روزانه نیز اتفاق می افتد .

علیرغم خواب کافی در شب اینگونه افراد بسختی صبح از خواب بر می خیزند و در طول روز از بی رمقی و ضعف شکایت دارند .

هر چه روزها در پاییز و زمستان کوتاهتر می شوند این علائم بیشتر نمود پیدا می کنند؛ بطوریکه در خلال ماههای ژانویه و فوریه ( دی و بهمن ) بالاترین شدت بیماری وجود دارد .

این علائم به احساس گناه ، عدم تمرکز ، عدم تصمیم گیری و دست آخر به احساس مرگ در فرد می انجامد .
 
 
من یک مشکلى اخیراً پیدا کردم و آن احساس نیاز به ساعتهاى طولانى خواب در شبانه روز است. چکار باید بکنم ؟
 

در جامعة صنعتی امروز بسیاری از مردم حداقل به ٧-٦ ساعت خواب در شبانه روز احتیاج دارند .

این یک حقیقت است که بسیاری از مردم در حال حاضر « گرسنه خواب » هستند . اگر چنین نبود هیچ ساعت زنگ داری برای بیدار کردن از خواب نباید وجود داشت .

البته تا حد زیادی نباید نگران چنین وضعیتی بود ولی اگر بیش از چند ماه ادامه پیدا کرد ( حداقل دو ماه ) باید به یک روانپزشک مراجعه کرد .
 
 
آیا این درست است که درمانهاى مربوط به تشنج مى تواند گاهی به درمان افسردگى کمک نماید ؟
 

گاهی اوقات این نوع درمان دارویی زمانیکه داروهای ضد افسردگی تجاری کمک کننده نیستند می تواند نجات بخش باشد . شواهد فزاینده ای از ارتباط بین انواع افسردگی و صرع وجود دارد .

این شواهد ناشی از تحقیقات گسترده در ایالات متحده امریکا برروی درمان افسردگی مقاوم است . روش دیگری نیز که در دست بررسی است تحریک عصب واگ از طریق کاشتن وسیله ای زیر پوست بیماران است .
 
 
دوست من راجع به قصدش در خودکشى صحبت مى کند من باید چکار کنم ؟
 

یکی از وحشتناکترین و خطرناکترین تجربه های یک نفر شنیدن این مطلب است که دوستی قصد خودکشی داشته باشد . حتی شنیدن این قضیه از انسان غریبه نیز تجربه سختی است .

مطالب زیادی وجود دارد که شما بتوانید راجع به آنها با این افراد صحبت کرده و از قصد اصلیشان منحرف سازید . به آنان نشان دهید که شما با صحبت کردن از آنها حمایت می کنید . آنها را وادار به گریه و هر راهی که منجر به تخلیه آنان می شود کنید .

چنین شخصی احساسات زیادی در هر زمینه ای دارد. سعی کنید که یک شنونده خوب بوده و بدینوسیله کنترل کننده خوب آنان باشید .

سمپات بوده ولی قضاوت نکنید بلکه آرام و قابل قبول و صبور باشید . شخصی که با شما صحبت می کند به رفتار شما دقت کرده و آیینه شما می شود .

از سؤال کردن نترسید: آیا افکار خودکشی در شما وجود دارد ؟ بدینوسیله اصلاً ایده این مسئله را در مغز آنان نمی گذارید بلکه از این راه اطلاعات با ارزشی از چگونگی کمک به آنان بدست می آورید .

اگر جواب مثبت بود سه سؤال زیر را بپرسید .

١- آیا راههایی ( در زمینه خودکشی ) در ارتباط با چگونگی آن در نظر دارید ؟
٢- آیا راههایی وجود دارد که نیاز شما را در این زمینه برطرف کند ؟
٣- آیا می دانید که چه زمان این کار را خواهید کرد ؟

خوشبختانه بسیاری از مردم در جواب به این سؤالات می گویند که هیچ برنامه مشخصی برای خودکشی ندارند .

گرچه هنوز این وضعیت بسیار خطرناک است؛ کمکتان را به آنان دریغ نکنید . صحبت با آنان را قطع نکنید . هر چقدر صحبت طولانی باشد به کنترل احساسات خطرناک آنان کمک می کند و آنان آرام می کند .

راه حلهای کوتاه و سریع اصلاً کمکی نخواهد کرد و هر چقدر مشکلات با حوصله تمام موشکافی شود بیشتر کمک کننده است .
 
 
وقتى کسى احساس درماندگى مى کند چه کسى مى تواند به او کمک کند، در حالیکه مى خواهد پدر و مادر او از قضیه مطلع نشوند ؟
 

ما مطمئنیم که شما نمی خواهید پدر و مادر خود را نگران سازید اما به شما پیشنهاد می کنیم که یکی از بهترین راههای خلاصی از این وضعیت صحبت کردن رودررو با آنان است. آنها شما را دوست دارند و مخفی کردن قضیه جز اینکه آنها را نگران سازد چیز دیگری نیست علاوه بر اینکه صحبت با آنان راهی برای تخلیه مشکلات روحی شما نیز بشمار می رود .

اصولاً تکیه کردن به دوستان و فامیل در زمانیکه شما محتاج درمان افسردگی هستید بسیار کمک کننده است . همچنین تکیه کردن به بقیه مردم نیز راه حل خوبی برای این مشکل است . مطرح کردن نیز راهگشاست.chat نظرات خود حتی بصورت
 
 
چه روشهاى جدیدى در درمان افسردگى وجود دارد ؟
 

روشهای متعدد و در عین حال جدید در درمان افسردگی وجود دارد. یکی از این روشها تحریک عصب واگ از طریق کاشتن یک وسیله کوچک در گردن می باشد که این وسیله عصب واگ را بصورت الکتریکی تحریک کرده و یک میدان مغناطیسی در اطراف نورونهای مخصوصی در مغز ایجاد می کند.

این نورونها واسطه هایی آزاد می کنند که به درمان افسردگی کمک شایانی می کند .
 
 
افسردگى فصلى چگونه درمان مى شود ؟
 

قویترین شیوه درمان که تقریباً به مدت ١٥ سال بر روی صدها بیمار آزمایش و تحقیق شده است، درمان با نور روشن و ملایم است .

در پاییز ١٩٩٨ یک گروه ١٣ نفره متخصص کانادایی، راهنمایی ارزشمندی را در این زمینه ارائه دادند که خلاصه آن عبارتست از :

نور شروع کننده برای ابتدای درمان نور فلورسنتی «١٠٠٠٠ لوکس» برای دقیقه در هر روز است . متناوباً به مقدار ٢٥٠٠ لوکس بمدت ٢ ساعت نیز نیاز می باشد . درمان با نور باید در ابتدای روز در هنگام بیدار شدن انجام گیرد تا حداکثر بهره دهی درمانی را داشته باشد .

جواب به درمان در طول یک هفته اتفاق می افتد اما بعضی از بیماران احتیاج به ٤ هفته درمان دارند . عوارض عمده درمان با نور عبارتست از : سردرد ، سوزش چشم ، تهوع و بیقراری. اما این علائم معمولاً خفیف بوده و با کاهش نور تخفیف پیدا می کند .
 
 
چه فرقى بین احساس غمگین داشتن و افسردگى وجود دارد ؟
 

هر چند افسردگی اغلب احساس غمگین بودن به مقدار زیاد و فوق العاده است ولی اختلاف وسیعی بین ایندو وجود دارد . غمگین بودن جزء لاینفک وجود بشری است و یک حالت طبیعی در واکنش به محیط دردآور خارج است .

تمام انسانها در بعضی اوقات این حالت را تجربه کرده اند . افسردگی یک بیماری فیزیکی با بسیاری از علائم است که منجر به خلق تنگ می شود. شخص با داشتن چنین علائمی هیچ گونه دلیل روشنی برای این احساس خود ندارد .

غمگین بودن یک احساس گذرای شخص در ارتباط با مشکلات خویش است . یک شخص غمگین احساس بدی دارد و این احساس با زندگی وی ارتباط دارد . یک شخص با افسردگی کلینیکی واضح اغلب بدون امید به زندگی می باشد.
 
 
یک شخص افسرده چرا نسبت به خوردن شکلات ، قند و کربوهیدراتها علاقه زیادى نشان مى دهد ؟
 

یکی از تحقیقات در این زمینه نشان می دهد که کربوهیدراتها تولید « سروتونین » را در بدن افزایش می دهد و این رفتار یک نوع کوشش برای خوددرمانی بدن می باشد .

غذاهایی که کربوهیدراتها در آن فراوانند نسبت به غذاهای چرب یا پر پروتئین بیشتر سروتونین را در بدن تولید می کنند .
 
 
چه درمانهاى جدیدترى براى افسردگى فصلى وجود دارد ؟
 

تحریک برای بیدار شدن در اول صبح، استنشاق هوای یونیزه بار منفی در طول روز و داروهای جدید ضد افسردگی درمانهای جدیدتر و تحت بررسی می باشند .
 
 
آیا درست است که ورزش اصولاً راه خوبى براى درمان افسردگى است ؟
 

اصولاًٌ ورزش علاوه بر بالا بردن خلق و رفتار انسان و افزایش مصرف اکسیژن، تولید سروتونین را در بدن افزایش می دهد . سروتونین بطور بیولوژیکی یک واسطه شیمیایی است که با افزایش تولید آن علائم افسردگی کاهش پیدا می کند .

از طرفی ورزشهای منظم و هوازی تولید ماده ای بنام آندورفین را افزایش می دهد ( آندورفین ماده ای است که بدن در مقابله با درد تولید می کند ) . برای اینکار باید حداقل ٢٠ دقیقه بمدت ٣ بار در هفته این ورزشها انجام شود .

نمونه های ورزشهای هوازی عبارتند از شنا کردن ، قدم زدن سریع ، دویدن ، بریدن ، دوچرخه سواری ، رقصیدن ، بازیهای راکتی . همیشه قبل از انجام چنین ورزشهایی با پزشک خود مشورت کنید چه بسا که بعضی از اینگونه ورزشها اثر معکوس داشته باشند .
 
 
پدربزرگ ٧٠ ساله من به تنهایى زندگى خوبى را داشته است اما به تازگى غمگین به نظر رسیده و خوب لباس نمى پوشد . چه چیزى ممکن است اتفاق افتاده باشد ؟
 

افراد مختلف بالای ٦٥ سال ٤ برابر بیشتر از بقیه سنین در معرض افسردگی می باشند . در این سنین افسردگی همراه با علائمی مثل اختلال حواس ، فراموشی ، عدم تمرکز ، عدم توجه به مسائل بهداشتی و ظاهر بروز می کند .

این علائم اغلب با فراموشی زمان پیری اشتباه شده و باعث ماسکه و مخقی شدن علائم افسردگی می شود .

مطمئن باشید که پدربزرگ شما به مراقبت فوری و درمانهای متناسب با آن احتیاج مبرم دارد . بعضی از بیماریها مثل بیماریهای غدد ، تیروییدی ، بیماریهای سیستم عصب مرکزی و بعضی از سرطانها نیز چنین علائمی را تولید می کنند .
 
 
اخیراً متوجه شده ام که نمى توانم تمرکز فکر داشته باشم و بطرز درست و صحیح فکر کنم. این مى تواند ناشى از افسردگى باشد ؟
 

شاید . بسیاری از مردم به همین طریق متوجه می شوند که به افسردگی گرفتار شده اند . نمی توانند تصمیم بگیرند . هنگامی که یک فیلم تماشا می کنند فکرشان کاملاً منحرف و آواره است. از همین نقطه افسردگی پیشرفت کرده و خواب و اشتها و انرژی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد .
 
 
آیا هرکس در وضعیت من بود و به مصیبتی گرفتار آمده بود دچار افسردگی نمی شد؟
 

وقتى مصیبتى اتفاق مى افتد و زخمى به روان انسان وارد مى شود پذیرش اندوه و گریه کردن مى تواند به انسان کمک کند تا دوباره تعادل روانى خود را بدست بیاورد بقول فردوسى :

گهى ناز و نوش و گهى درد و رنج
چنین است رسم سراى سپنج

وقتى روزهاى مصیبت و درد و رنج فرا مى رسد افکار آن کمکى نخواهد کرد .

مادرى تعریف مى کرد که تنها پسر خود را که ،به تازگى فارغ التحصیل شده بود یک هفته قبل در اثر حادثه رانندگى از دست داده است و اینک از زندگى مایوس شده است به نظر ما منطقى نیست که در این مرحله به او گفته شود چیزى نیست ! دنیا بزرگ است ! و غیره بلکه باید گفت عجب مصیبتى واقعاً متاسفم چه اتفاق دردناکى باید در این مرحله به او اجازه داده شود که در غم عزیزى که از دست داده است بگرید باید در مرحله حاد به انسان سوگوار کمک کرد تا بغض خود را خالى کند او فعلاً فقط به کسى نیاز دارد تا به او کمک کند تا احساسات اندوهناک خود را ابراز کند او نیاز ندارد که کسى براى او راه حل پیدا کند فعلاً نیاز دارد تا دیگران نیز بپذیرند که چه خسارتى دیده است .

اگر روزهاى شدید و اندوه در این مرحله طولانى و پذیرش آن مشکل شد باید از کمک طبى بهره مند گردید.
 
 
   
 
 
© Copyright 2009 Ravanyar Clinic. All Rights Reserved.