به طور کلی هر حرکت یا سازگاری، خواه فیزیکی و خواه روانی که به منظور آمادگی در مقابل محرکهای ورودی صورت می‌گیرد. غیر از این تعریف، که مفهوم گسترده‌ دارد، اصطلاح مزبور، کاربردهای خاصی نیز دارد. (1) در زمینه بینایی، به انطباق شکل عدسی چشم به منظور جبران فاصله شیء (کانون) از شبکیه اطلاق می‌شود، (2) در نظریه پیاژه به تعدیل طرحهای درونی برای تطابق با شناخت در حال تغییر واقعیت assimilation اطلاق می‌شود، (3) در جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی، فرآیند سازگاری اجتماعی که برای حفظ هماهنگی درون گروهی، یا بین گروه‌های متناقض طرح‌ریزی شده است. در اینجا اصطلاح تطابق در ارتباط با رفتار فردفرد گروه، تمام گروه، حتی یک ملت بکار برده می‌شود.