من 29 سالمه. یک عمر دچار احساسات بد و تجربه‌های تلخ بودم. اما تازه سه چهار سالی هست که فهمیدم که علت احساسهای بدم اضطراب شدید و کمی هم افسردگی هست. البته مطالعات روان‌شناسیم و فکر در مورد خودم و روحیاتم یک ده سالی قدمت داره. منشأ تمام اینها هم افکار بد و اشتباهی مثل اینکه کسی منو دوست نداره، یا من خوب نیستم هست. از وقتی فهمیدم افکار اشتباه و حتی اضطراب و افسردگی فقط عادت‌های اشتباه من هستند خیلی سعی کردم عوضشون کنم. خیلی برای خودم می‌نوشتم و می‌نویسم. و امروز خیلی احساس توانایی می‌کنم. البته هنوز هم گاهی دچار این احساسات بد می‌شم اما حالا دیگه می‌دونم که می‌تونم عوضشون کنم. اوایل که می‌خواستم با خودم مثبت صحبت کنم و یا به خودم بگم که دوست داشتنی هستم به نظرم خیلی مسخره میومد. یک چیزی درونم بهم می‌خندید و احساس احمق بودن بهم دست می‌داد. اما کم کم وقتی دیدم که چقدر آسون و با یک کم مهربونی با خودم حالم زمین تا آسمون تغییر می‌کنه، احساس مسخرگیم هم خیلی کم شد. حالا وقتی دچار اضطراب می‌شم یا می‌بینم که دارم احساسهای بدی رو تجربه می‌کنم می‌دونم چرا این حالت برام پیش اومده و سعی می‌کنم بایستم و مسیرم رو تغییر بدم. یک لیست هم درست کردم که وقتی دچار این احساسات می‌شم دارم چه کارهایی رو می‌کنم که اشتباه هستند و منو توی دور باطل احساسات بد نگه می‌دارند و باید به جاش چه کارهایی رو بکنم که درست هستند تا از این حالت خارجم کنند. البته رسیدن به نکات این لیست یکی دو سالی طول کشید. گاهی خودم هم باورم نمی‌شه که این قدر راحت می‌تونم احساسم رو عوض کنم و یک تجربه تلخ رو به تجربه شیرینی تبدیل کنم. با اینکه هنوز کاملا موفق نشدم و گاهی عادت‌ها زورشون زیاد می‌شه اما خیلی امیدوارم و هر بار که می‌تونم احساسات بدم رو متوقف و به احساسات خوب تبدیل کنم این غول برام ضعیف‌تر جلوه می‌کنه و بیشتر باورم می‌شه که می‌تونم تمام احساساتم رو تغییر بدم.
شما هم اگر در این راه قدم گذاشتید هرگز هرگز هرگز ناامید نشید و به خودتون بگید به هر دونه‌ای که آفتاب و آب برسه جوونه می‌زنه حتی اگر دیر. شاید پوسته‌ای که دور اون دونه هست خیلی سفت باشه و احتیاج به زمان داشته باشه تا آب جذب کنه، بپوسه و بشکافه. پس از آب دادن بهش دست بر ندارید. حتی شاید اولش که مشکلتون چیه، یا چطوری باید احساسات بدتون رو تغییر بدید و خودتون رو دوست داشته باشید و چه کار کنید اما همین که سوالش رو تو ذهنتون مرور کنید کم کم راهش هم پیدا می‌شه. هر گز ناامید نشید. مطمئن باشید که می‌شه.
